آموزش ساخت تقویم بازاریابی محتوا
با ساخت تقویم بازاریابی محتوا میتوانید برای زمان انتشار و نوع محتوا برنامهریزی کنید و فرصت بیشتری برای تصحیح و مرور آن پیدا کنید.منبع
- ۱۸ آبان ۹۷ ، ۰۳:۴۵
با ساخت تقویم بازاریابی محتوا میتوانید برای زمان انتشار و نوع محتوا برنامهریزی کنید و فرصت بیشتری برای تصحیح و مرور آن پیدا کنید.منبع
به گزارش ایسنا و به نقل از گیزمگ، علوم مدرن در حال یافتن راههایی است که از مواد زائد بدن انسان استفاده کند. محققان اخیرا از ادرار انسان برای شارژ تلفنهای همراه، وسایل نقلیه هیدروژنی و حتی آجرهای بیولوژیکی استفاده کردهاند.
در حال حاضر یک تیم از دانشگاه کیپ تاون یک آجر توسعه داده است که گفته میشود اولین آجر بیولوژیکی جهان است و با ادرار انسان ساخته میشود و توانایی استفاده در نیازهای مختلف را دارد.
این تکنولوژی بر اساس یک فرآیند طبیعی مشابه با شکلگیری صدف دریایی به نام "تهنشینی کربنات میکروبی"( microbial carbonate precipitation) عمل میکند. دانههای شن و ماسه با باکتریها تجمیع میشوند و یک آنزیم به نام "اورهآز" تولید میکنند.
وقتی اورهآز در معرض ادرار قرار میگیرد، یک ترکیب درون آن را میشکند که اوره را شکل میدهد و این آن واکنش شیمیایی است که کلسیم کربنات را برای تشکیل آجر مذکور تولید میکند.
مهندسان دانشگاه کیپ تاون در طول چند ماه گذشته در حال آزمایش این فرآیند برای تولید مواد مختلف با شکل و استحکام متفاوت بودهاند و سرانجام موفق به تولید آجرهای مقاوم شدند.
دکتر "دیلون رندال" که در این در سمت چپ تصویر قرار دارد، تحقیقاتی را انجام داد که با آزمایش دستورهای مختلف، منجر به ساخت آجر ساخته شده با ادرار انسان شد.
تیم سازنده میگوید میتوان آجرهایی با قدرتهای متفاوت و بر اساس نیاز مشتری تولید کرد. این محصول همچنین دارای مزایای زیست محیطی قابل توجهی است؛ زیرا در دمای اتاق شکل میگیرد، در حالی که تولید آجرهای رایج نیاز به کورههایی با دمای ۱۴۰۰ درجه سانتیگراد دارد سبب تولید کربن دی اکسید و نهایتا آلودگی هوا میشود.
این تکنولوژی دارای توانایی تولید چیزی بیشتر از آجرهای سازگار با محیط زیست است. تیم سازنده، ادرار به عنوان "طلای مایع" توصیف میکند، چرا که دارای مقادیر زیادی نیتروژن، فسفر و پتاسیم است که میتوان از آنها استفاده کرد و به عنوان مواد اولیه برای ساخت محصولات مختلف تجاری مورد استفاده قرار داد.
رندال میگوید: کار ما مثالی از هر چیز که خار آید، یک روز به کار آید، است. نه تنها راجع به ادرار، بلکه از سایر زائدات نیز میتوان استفادههای مختلفی کرد. بستگی به نحوه تفکر و خلاقیت شما دارد.
انتهای پیام
منبعکمآبی و تنش خشکی، یکی از مهمترین تنشهای محیطی است که بر رشد و عملکرد گیاهان تأثیر میگذارد. این تنش، زمانی رخ میدهد که میزان آب از دست دادن رفته گیاه طی فرایند «تعرق» بر میزان آب جذبشده گیاه از خاک پیشی بگیرد. امروزه، این موضوع به معضل بزرگی تبدیلشده و پدیده خشکسالی، بهعنوان مهمترین عامل محدودکننده رشد گیاه و تولید محصول در سراسر جهان بهحساب میآید.
به اعتقاد محققان، برای رهایی از تبعات کمآبی، میتوان از بهبود ساختار خاک به کمک کودهای آلی و طبیعی استفاده کرد. استفاده از انواع کودهای طبیعی ازجمله مادهای موسوم به «هیومیک اسید»، بدون اثر مخرب زیستمحیطی ممکن است برای افزایش عملکرد محصول و کاهش تبعات خشکی خاک، مؤثر واقع شود. هیومیک اسید، ترکیب پلیمری طبیعی و آلی است که درنتیجه پوسیدگی مواد آلی خاک، پیت، لیگنین و غیره به وجود میآید که ممکن است برای افزایش محصول و کیفیت آن به کار گرفته شود.
در این خصوص، محققین کشور، پژوهشی را انجام دادهاند که در آن سعی شده است با بهکارگیری رژیمهای مختلف آبیاری و همچنین استفاده از کود آلی هیومیک اسید، میزان مقاومت گیاه دارویی "مرزه" به تنش خشکی بررسی شود.
گیاه دارویی مرزه، از خانواده نعناعیان است و بهصورت بوتهای رشد میکند. این گیاه بوی معطر دارد و نیروبخش، تسهیلکننده عمل هضم، مقوی معده، مدر، بادشکن، قابض خفیف، ضد نزله، رفع کننده اسهال و ضد انگل است.
در این آزمایش که در گلخانه دانشگاه زابل انجامشده، محققان برای تعیین دورههای آبیاری، رطوبت هرکدام از گلدانها را بهطور روزانه اندازهگیری میکردند و پسازآن که درصد حجمی رطوبت خاک به حد خاصی مطابق با معیارهای آزمایش میرسید، آبیاری را انجام میدادند. همچنین، محققان فوق، ماده هیومیک اسید را در غلظتهای متمایز، با کودپاش دستی و در سه مرحله، روی خاک محلولپاشی کردند.
نتایج این بررسیها نشان داد که رژیم آبیاری مورد استفاده و همچنین بهکارگیری هیومیک اسید، بهطور قابلتوجهی بر میزان محصول در بوته مرزه تأثیر دارد. بر این اساس، نتایج، حاکی از آن بود که با افزایش میزان کاربرد هیومیک اسید، بر تعداد برگ مرزه افزوده میشود.
دراینباره، علیرضا سیروسمهر، محقق گروه زراعت دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل و سایر همکارانش در این پژوهش میگویند: «بر اساس نتایج این تحقیق، زمانی که رطوبت خاک حدوداً ۵۰ درصد ظرفیت کامل خود است، رشد گیاه و شاخصهای ریختشناسی آن دچار افول میشوند. درحالیکه با افزایش کاربرد هیومیک اسید تا میزان ۳۰۰ میلیگرم در لیتر در هر سطح آبیاری، مقادیر این شاخصها افزایشیافته و بهبیاندیگر، از شدت اثر تنش کمآبی و خشکی بر گیاه کاسته میشود».
طبق اظهارات این محققان «با توجه به نتایج پژوهش، در راستای کاهش مصرف کودهای شیمیایی و نیل به اهداف کشاورزی پایدار، میتوان بخش زیادی از نیاز عناصر غذایی گیاه مرزه را با کاربرد کودهای آلی هیومیک اسید تأمین کرد. همچنین نتایج این پژوهش نشان از آن دارد که افزایش شدت تنش خشکی، باعث کاهش وضعیت تولید محصول مرزه میگردد ولی بهکارگیری ماده هیومیک اسید، میتواند از گیاهان در برابر تنش خشکی محافظت کرده و خسارتهای ناشی از تنش خشکی را کاهش دهد».
به گفته محققین مجری این پژوهش، به کمک این یافتهها که در نشریه «زیستشناسی گیاهی ایران» منتشر شدهاند میتوان برای افزایش محصول گیاه دارویی مرزه در مواجهه با تنشهای ملایم کمآبی، کاربرد کودهای حاوی اسید هیومیک را پیشنهاد کرد.
5656
منبعدر نگاه نخست، این توصیف بیشتر به توصیفهای آخرالزمان میماند اما این تصویری است که وبگاه «گرمایش جهانی» از دنیایی ۳ درجه گرمتر از امروز، مینگارد؛ اتفاقی که با روند کنونی تا سال ۲۰۵۰، یعنی فقط ۳۲ سال دیگر رخ خواهد داد. تصور دنیایی ۵ درجه گرمتر از امروز، دنیای سال ۲۱۰۰ میلادی هم اصلا به تخیلی نیرومند نیاز ندارد. دانستن آنکه همهی پیامدهای کنونی گرمایش جهانی در اثر افزایش ۰.۸ درجهای به نسبت میانگین سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ است، در تصور کردن دنیای ۲۱۰۰، یاریکننده خواهد بود.
سال ۱۹۵۷ بود که «راجر رویل» و «هنس سوز»، استادانی از دانشگاه کالیفرنیا با انتشار مقالهی خود، نخستین چراغ را در بحث «گرمایش جهانی»، برافروختند. آنها در مقالهی خود با رد یک باور نادرست، توجهها را به نقش فعالیتهای انسانی در افزایش دمای کرهزمین جلب کردند. آن باور این بود که هر قدر که کارخانهها دیاکسیدکربن تولید کنند، اقیانوسها جذبش خواهند کرد؛ باوری که برای سالها در مجامع علمی حکمفرما بود. از آنجا که مهمترین تولیدکنندهی دیاکسید کربن، کارخانههایی بودند (هستند) که سوختهای فسیلی مصرف میکردند (میکنند)، این باور سالها مهمترین خدمت را به این کارخانهها میکرد. در آن زمان، میزان دیاکسید کربن موجود در هوا، به نسبت پیش از انقلاب صنعتی ۱۲ درصد افزایش یافته بود؛ مقداری که امروز تقریبا ۱.۵ برابر شده است. اما «رویل» و «سوز» با اثبات آنکه اقیانوسها ظرفیتی محدود برای این کار دارند، خط بطلانی بر این باور کشیدند. به همین خاطر است که امروزه این مقاله به عنوان نقطهی آغاز بحث «گرمایش جهانی» در نظر گرفته میشود.
پس از ۱۹۵۷، اصطلاح «گرمایش جهانی» جسته و گریخته به کار میرفت؛ تا آنکه در سال ۱۹۷۵، مقالهی «تغییرِ آبوهوایی: آیا ما در مرز گرمایش جهانی هستیم؟» از «والاس بروکر» مرحلهای نوین از بحثها دربارهی گرمایش جهانی را آغاز کرد. به دنبال مقالهی بروکر، بحثها در این باره، همچنان ادامه یافت اما سیاستمداران هنوز هم چندان آن را جدی نمیگرفتند یا بهتر بگوییم، هنوز حتی در ظاهر هم لازم نمیدیدند که خود را مصمم به مقابله با افزایش گازهای گلخانهای نشان دهند.
میزان تغییر دمای کرهی زمین به نسبت میانگین سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰
منبع: وبگاه ناسا
سال ۱۹۸۸، تابستان گرم و خشکی داشت. به دنبال همین موج گرما بود که سناتورها از «جیمز هانسن»، دانشمند هواشناسی ناسا خواستند تا در مجلس سنا شهادت بدهد که «گرم شدن هوا و گازهای گلخانهای با یکدیگر ارتباط دارند.» در آن زمان، ایالات متحده بزرگترین تولیدکنندهی دیاکسیدکربن جهان بود و به تنهایی نزدیک به یک چهارم کل دیاکسید کربن جهان را تولید میکرد؛ مقامی که آن را در سال ۲۰۰۵ و پس از دههها تکیه زدن بر این جایگاه، به چین واگذاشت.
میزان انتشار دیاکسیدکربن از سال ۱۹۶۰ تا ۲۰۱۵ برای جهان(رنگ سبز)، ایالات متحده(رنگ آبی) و چین(رنگ بنفش)
منبع: بانک جهانی
سرانجام سال ۱۹۹۲ در نشست سران سازمان ملل در «ریو دوژانیرو» برزیل، از پیماننامهای با هدف کاهش انتشار گازهای گلخانهای رونمایی شد؛ پیماننامهای که البته نه حد مشخصی برای میزان انتشار دیاکسید کربن هر کشور تعیین کرده بود و نه هیچ ساز و کاری برای ضمانت اجرایی آن در نظر گرفته بود. به همین علت در سال ۱۹۹۷ پیماننامهی «کیوتو»، با هدف گسترش و اصلاح پیماننامهی پیشین شکل گرفت. در این پیماننامه، اغلب کشورهای توسعهیافته (۳۷ کشور)، به جز ایالات متحده خود را متعهد کردند که از تولید گازهای گلخانهای خود بکاهند؛ البته هدفگذاریها برای هر کشور متفاوت بود. برخی میتوانستند تا حدی معین تولید خود را بیفزایند و برخی دیگر باید از تولید خود به طور جدی میکاهیدند. به طور میانگین، هدف این پیماننامه کاهش ۵ درصدی تولید گازهای گلخانهای بود. اما این پیماننامه هم، ضمانت اجرایی نداشت؛ بنابراین حتی بدون استناد به میزان انتشار گازهای گلخانهای طی این سالها، میتوان میزان موفقیت آن را حدس زد.
نگاهی به روند کلی افزایش انتشار دیاکسیدکربن، نشان میدهد که توافقنامهی «کیوتو» کارساز نبوده است. یکی از مهمترین علتها هم آن است که هیچکدام از دو تولیدکنندهی بزرگ گازهای گلخانهای جهان یعنی ایالات متحده و چین، به این توافقنامه پایبند نبودهاند. این مسئله به آن خاطر اهمیت بیشتری مییابد که بخش بزرگی از تولید گازهای گلخانهای کشوری مانند چین، به علت افزایش میزان صادرات کالاها به کشورهای متعهد به این توافقنامه بوده است؛ یعنی در واقع این کشورها بار اصلی تولید گازهای گلخانهای خود را به کشورهای دیگری که عضو توافقنامه نبودهاند، منتقل کردهاند. و بالاخره نوبت به توافقنامهی پارس در سال ۲۰۱۵ میرسد؛ توافقنامهای که بنا دارد با اجرایی شدنش از سال ۲۰۲۰، افزایش دمای کرهی زمین را به نسبت دورهی پیش از صنعتی شدن، کمتر از ۱.۵ درجه نگهدارد؛ توافقی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده سال ۲۰۱۷ وعده داد که به آن پایبند نخواهد ماند.
میزان تغییر تولید دیاکسیدکربن سال ۲۰۱۱ به نسبت سال ۱۹۹۰ بر حسب میلیارد تن
منبع: گاردین
اما به راستی چرا اقدامها برای کاهش تولید گازهای گلخانهای اینقدر با مشکل روبهرو میشود؟ چرا مجلس سنای کشوری همچون ایالات متحده، توافقنامهی «کیوتو» را رد کرد و چرا دونالد ترامپ میگوید: «توافقنامهی پارس اقتصاد ایالات متحده را تضعیف خواهد کرد»؟ بهتر است این پرسشها را در یک پرسش خلاصه کنیم: آن چیزی که به رغم توافقنامهها و نشستها و بیانیههای گوناگون، نمیگذارد انتشار گازهای گلخانهای کاهش یابد چیست؟ «تنها ۱۰۰ شرکت، منشأ بیش از هفتاد درصد کل گازهای گلخانهای تولیدی جهان از سال ۱۹۸۸ به این سو بودهاند.» این جمله از گاردین، نه تنها یک آغاز خوب برای پاسخ به این پرسش است، بلکه به تنهایی پاسخ را هم در خود دارد. فقط ۱۰۰ شرکت! فقط ۱۰۰ شرکتند که با روند کنونی تا سال ۲۰۵۰ زمین را به وضعی شبیه به آنچه میپنداشتیم فقط ممکن است در فیلمهای علمی تخیلی ببینیم، میرسانند؛ شرکتهایی همچون «اکسون موبایل»، «شل»، «بیپی» و «چِروُن». بد نیست برای آنکه به ابعادی از بزرگی سرمایه این شرکتها و پیرو آن، میزان نفوذ سیاسی آنها برسیم، نگاهی به درآمدشان بیندازیم. درآمد «شل» به تنهایی چیزی حدود درآمد کشور دانمارک و از ۱۵۰ کشور بیشتر است (۳۰۵ میلیارد دلار). درآمد «بیپی» هم چندان کمتر از «شل» نیست (۲۴۱ میلیارد دلار)؛ «بیپی» به اندازهی کشور فنلاند درآمد دارد. درآمد ناخالص این چهار شرکت روی هم، بیش از دو برابر کل درآمد ناخالص داخلی ایران در سال گذشته است (۹۳۳ میلیارد دلار). آیا منافعِ چنین شرکتهایی که اغلب قدمت طولانیای هم دارند، اجازهی به بار نشستن تلاشها (اگر واقعا تلاشی در کار باشد) برای کاهش تولید گازهای گلخانهای را میدهد؟ چه نیرویی میخواهد پنجه در پنجهی منافع این شرکتها بیندازد؟
تجربهی ۲۶ سالهای که از نخستین توافقنامهی مربوط به گرمایش جهانی میگذرد، ۲۶ سالِ آیندهی سختی را به ما وعده میدهد؛ تجربهی ۲۶ سالهای پر از سخنرانیهای پرطمطراق دربارهی نگهداری محیطزیست، کاهش گازهای گلخانهای و پیشگیری از سقوط زمین به ورطهای بیبازگشت؛ اما آیا دولتمردان به راستی به سخنانی که گفتهاند و میگویند، باور دارند؟ دستکم دمای زمین و میزان گازهای گلخانهای آن، چنین فکر نمیکنند.
5656
منبع
به گزارش خبرآنلاین، نام فولدری که هکر استرالیایی روی سیستم خود درست کرده بود Hack Hack Hack Methods Exclude بود که توسط مقامات کشف و ضبط شد.{لینک}
وکیل این هکر ادعا کرده بود که آپلود دیتا و اطلاعات کاربران هرچند عمدی بوده اما نیت بدی نداشته است و او اپل را دوست داشته و آرزو داشته است تا یک روز در اپل کار کند.
پس از مدتی هک و نفوذ، وی به این کار اعتیاد پیداکرده و فکر میکرده است که ثروتمندترین و موفقترین کمپانی جهان را هک کرده است.
به دلیل سن کم فقط 8 ماه حبس برای وی در نظر گرفته شد. زمان هک کردن وی 16 سال داشت و اگر محدودیت سنی نداشت، 10 سال حبس در انتظارش بود.
اپل پس از آگاهی از هک شدن، مانع نفوذ وی شد اما دوباره هک شده و این بار مقامات وی را ردیابی کرده و بازداشتش کردند.
به گفته مقامات وی باید خوشحال باشد که به دلیل سن کم، محکومیت محدودی نصیب وی شده است.
5656
منبع